علی هوشیارعلی هوشیار، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

❤☆❤علی نفس بابا و مامان❤☆❤

تقدیم به دلبندم میوه دلم

دلبندم سلام  اینقدر بزرگ شدی زود ماشاالله که نفهمیدم چطور یه دفعه ای باید راهی مدرسه بشی. عزیز دلم اومدنمون به شیراز یکی از دلیلاش هم تو بودی بابایی خیلی دوست داشت همیشه هم میگفت علی ان شاالله شیراز باید بره مدرسه. روز اول مدرست دقیقا برابر شد با شروع مرخصی مامان برای زایمان و اومدن یه فرد جدید به اسم آقا محمد داداش گلت. روز 31فروردین با هم رفتیم البته به اتفاق اقاجون حاجی برا جشن پیش دبستانیا . و از اول مهر شروع مدارس . که خدا را شکر مدرسه علم الهدی که یه مدرسه قرآنی هم هست جو سالم و مدیر و معلمای دلسوز و خانواده های خیلی خوبی هستند که واقعا همه بعد از ازمون و فیلتر شدن وارد این مدرسه شدن و از عر لحاظ آینده بچه هاشون چه درسی ...
19 اسفند 1394

دندون درد گل پسرم

عزیز دلم سلام  قشنگم . چند روزی میشه که دندون درد گرفته ای البته بگم جنس دندونات زیاد خوب نیست مسواکم هر شب که نه ولی میزنی معمولا. اهل شیرینی و شکلاتم زیاد نیستی.ولی حتی شبا از خواب نازی دردش بیدارت میکنه و نمیزاره بخوابی. بابایی هم که نیست مامانی شبا از گریه تو بیدار میشه و ارومت میکنه یه مسکن بهت میده و بالای سرته تا خوابت ببره . قربون پسر گلم بشم که طاقتتم زیاده . تا دردت زیاد میشه بهونه بابایی رو میگیری و زنگ میزنی بهش شب نصفه شبم نمیشناسی بابایی هم در هر حالت جوابگومون هست و بیشتر تو فکرمونه و از دور بودن و دسترسی بهمون نداشتن نگرانه. همین که با بدبختی میخوابونمت داداشیت بیدار میشه و نا آرومی میکنه باز مامانی باهر بدبختی هست...
19 اسفند 1394
1